در دوره پهلوی فقر در جامعه ایران بیداد می کرد. شکاف میان دارا و ندار زیاد بود. طبقه دارای ایران محدود بودند و از این رو فساد در دستگاه حکومت نیز به فراخور مشاهده می شد و از آن جمله رشوه و رشوه گیری . . .
از جمله متلهایی که وجود دارد متل «دویدم و دویدم» می باشد. این متل به دو مقوله آب و نان و جایگاه این دو برای رشد و ادامه حیات و جریان داشتن چرخه زندگی اشاره می کند . . .
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجانی بورانی پیش آوردند، خوشش آمد، گفت: بادنجان طعامیست خوش. ندیمی در مدح بادنجان فصلی پرداخت. چون سیر شد. گفت: بادنجان سخت مضر چیزیست. ندیم باز در مضرات بادنجان مبالغتی تمام کرد. سلطان گفت . . .
روز سوم خلیفه از زیر آن خانه میگذشت، ابراهیم بانگ زد که ای خلیفه من در این خانه قرص جوی خوردم سه روز محبوسم کردهاند که یاقوتی سه مثقالی بردی، تو که آن همه نعمتهای الوان خوردی و به زیان بردی با تو چهها کنند . . .
قاضی بعد از ادای مراسم تهنیت و مبارکبادی سلطنت، در مقام نصیحت آمده سخنان خوب بیان فرمود. نصایح دلپذیر به زبان فصیح و بلیغ ادا میفرمود. طغرل بیک از تخت فرود آمده در برابر قاضی صاعد به دو زانوی ادب نشست . . .
در زمانه اصلاحات ارضی، حکومت مقابله با مالکین را بسیار محکم و سخت دنبال می کرد. آنان به دنبال این بودند تا قدرت سیاسی مالکین را به نفع دولت مصادره کنند و به نظر می رسید در این اقدام کمی عجولانه عمل می کردند. این مسئله به خوبی از روایت فرمانفرماییان مشخص بود . . .
ناصرالدین شاه یک کتابچه داشت که همه کارهایش را در آن یادداشت می کرد، کتابچه مزبور قفل و بست داشت و کلیدش همیشه در جیب شاه بود. یک روز که شاه به حمام رفته بود کشیک چی، خانم باشی (از زنان حرمسرا) بود . خانم باشی کلید کتابچه را بدست آورد، کتابچه رو گشوده بود . . .
رضاشاه همیشه سعی می کرد طعمه های خود را غافلگیر نماید، زیرا می دانست در اینصورت از فعالیت دفاعی دشمن خود ایمن است. برای غافگیری نیز اسلوب او همین بود که در نزدیک ترین مواقع اجرای نقشه خود، نسبت به یکی از طعمه هایش به قدری او را طرف محبت و نوازش قرار می داد که سراپای او (طعمه های شاه) مملوء از احساسات پر از غرور می شد . . .
بر پایی مراسم ازدواج همواره یکی از با شور و نشاط ترین مراسم اجتماعی در تاریخ ایران بوده؛ چنانچه این امر در دوره ی قاجار نیز با حرارتی خاص و البته آداب و رسومی منحصر به فرد برگزار میشده است. یکی از سنتهای مراسم عروسی، مراسم دست به دست دادن بود.
در عصر قاجار با شروع ماه محرم خیابان ها و کوچه و شهر به پرچم های سیاه مزین می شد و در تهران در نزدیک به دویست هیات مراسم عزاداری بر قرار بود؛ در این میان شاهان نیز همراه با مردمی که رسوم و آداب عزاداری محرم را به جا می آوردند مراسم سوگواری برگزار می کردند. ناصرالدین شاه قاجار که سخت خود را شیفته معصومین و بویژه امام حسین(ع) نشان می داد شاید بیش از ...
خاطرات تیمسار محمدولی انصاری در بازداشتگاه اراک در سالهای جنگ جهانی دوم مشتمل بر شرح وضعیت بازداشتگاه و نحوه رفتار با زندانیان ، نارضایتی از توقیف خود و تعداد زیادی از کارکنان راه آهن توسط متفقین در بازداشتگاه اراک در نتیجه غرض ورزی بدخواهان نزد مقامات انگلیسی به اتهام همکاری با قوای آلمان ضمن اشاره به همکاری در راستای پیشرفت کار متفقین گله از عدم ...
در دوره قاجار مجالس روضه زنان با خواننده زن متداول و معموال بود. در دوران ناصرالدین شاه، مشارکت زنان در مراسم تعزیه و دسته گردانی دیده می شود و نوحه سرایی توسط بانوان این دوره رایج بوده است. در روز سوم محرم هر سال، علم شاه را که پنجه بزرگی از زر ناب بر سرش نصب بود، به اندرونی می بردند . . .
مدرسه رفاه گذشته از آن که به محل مهم دیدار امام و مردم تبدیل شده بود؛ محل دستگیری و اعدام برخی از سران رژیم شاهنشاهی نیز بود. ارتشبد نصیری، رحیمی فرماندار نظامی تهران، خسرو داد از فرماندهان نیروی هوایی از جمله افرادی هستند که در پشت بام این مدرسه اعدام یا تیرباران شدند.
بسیاری از ابزارها و وسایل که امروزه از آن استفاده می کنیم، دارای پیشینه و تاریخچه ای طولانی هستند. برخی از این وسایل، برای اولین بار از کشورهای دیگر وارد ایران شده بودند و بتدریج به خوبی در ایران جا باز کردند. از جمله این وسایل سماور است:
تئاتر اگرچه حوزه ای بود که از غرب وارد ایران شد اما به تدریج توانست آنچنان نگاه ها را به خود جلب کند که زبان گویایی باشد برای منتقدین سیاسی و اجتماعی. همین مسئله نیز باعث شد تا توجه مخاطبین به آن زیاد شود . . .
این سند شامل بیانیه جامعه بهاییان ایران مبنی بر درخواست منظور نمودن بهاییان بعنوان اقلیت دینی در قانون اساسی ، استخدام رسمی آنان و رفع مظالم و مشکلات اجتماعی آنها ، شرح رفتارهای نادرست مسلمانان با آنان ، بانضمام اعلامیه های محفل روحانی ملی بهاییان ایران درمورد رفتار نامناسب عده ای در قیام 15 خرداد نسبت به بهاییان . . .
هر چه به عقب بازگردیم، در زندگی مردم نقش خرافه پر رنگ و پر رنگ تر می شد. به عنوان مثال مردم با دیدن برخی نشانه ها رویدادهایی را پیش بینی می کردند که می بایست به وقوع می پیوستند. مثل کلاغ که همیشه یاداور خبرهای بد بود. اما در این میان بودند پیش بینی هایی که از قضا درست از آب در می آمدند . . . .
حکومت های دیکتاتوری با همه هنرهایی که می تواند زبان گویایی برای نقد سیاسی و اجتماعی باشند با شدت و حدت بسیار زیاد برخورد می کنند. از همین روست که در ایران عصر پهلوی نیز نمایش و تئاتر با فراز و نشیب زیادی همراه بوده است . . .